سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

تقدیم تو



[ شنبه 90/12/20 ] [ 9:17 صبح ] [ امیر ]

نظر

تقدیم به دوست صمیمی



شاید مرا دیگر فردایی نباشد. پس امروز را به من ببخش تا آنرا در هوای تو سر کنم. شاید دیگر الهامی نباشد تا باز از تو گویم پس بگذار در تکرار سخن آخر بمانم و در جایی که جز من و تو کس دیگری نیست خود را از آن تو بدانم که تو مرا برای خود آفریدی زندگی را با نگاهی بمن آموختی و مرا در مرگ دریافتی و تو با صداقت بمن گفتی دنیا بی مهر است . تو از وفای جهان دیگری گفتی پس مجموعه ای از مهرت تردید مرا شکست ودرملک تو از غیرتو بی نیاز گشتم ای آنکه تولدم را بمن بخشیدی جز زندگی چه دارم که در پایت بریزم.

  


انتظار !!! واژه ی غریبی است ... واژه ای است که روزها یا شایدم ماه هاست که با آن خو گرفته ام . که چه سخت است انتظار . هرصبح طلوعی دیگر است بر انتظار فرداهای من ! خواهم ماند تنها در انتظار تو . چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو ، نمی دانم...


آمده است که به هیچکس ظلم نکنید حتی اگر کافر باشد چون خداوند به یاری مظلوم بر می خیزد. 




مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا آیا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟ مرا اینگونه باور کن 

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی

زندگی دفتری از خاطرهاست ... یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ... یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسفر سختی هاست ،چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد... ما همه همسفریم

همیشه آرام هستی و صبور روزها در این خانه دلتنگ چشم انتظار تو هستم و وقتی از همه نامهربانی هاخسته می شوم ، زانوانت را می جویم ... که سر بر آنها بگذارم و آغوش گرمت را که در آن آرام بگیرم... 


زندگی با دنیا امدن ادمها شروع نمی شود ، اگر چنین بود هر روز غنیمتی بود ، زندگی خیلی بعد شروع می شود ، و گاهی هم خیلی دیر ، تازه اگر حرف آن زندگی هایی را نزنیم که شروع نشده تمام می شود ...

امروز اولین روز از فرصتهای باقیمانده است. هیچ وقت برای یک تصمیم خوب دیر نیست. 

لحظه ها گذرا و خاطرات ماندگارند حاضرم تمام هستیم را بدهم تا لحظه ها ماندگار و خاطرات گذرا شوند...

چه بسیارند کسانی که به هنگام غروب ، از غصه ناپدید شدن آفتاب چنان می گریند که ریزش اشک ها مانع از دیدن ستارگان می شود

عده ای دایم می نالند که گل سرخ خار دارد ما باید شاد باشیم که خارها گل دارند.

زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد . این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است...

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانندای همه غمگین اگر تنها شدی من با توام خسته دل از هر که هر جا شدی من با توام گر به کنج بی کسی آمیخته ای با درد خویش دلگران از مردم دنیا شدی من با توام ازخدابرگشتگان راکارچندان سخت نیست سخت کارمابودکزماخدابرگشته است ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آن روز که لحظه وداع من و توست آن شوم ترین لحظه پایان من است حقیقت انسان به آن چه اظهار میکند نیست بلکه حقیقت او نهفته در آن چیزی است که از اظهار آن عاجز است بنابراین اگر خواستی او را بشناسی نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش فرا بسپار



سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد




[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 1:56 عصر ] [ امیر ]

نظر

به خاطرتو



[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 1:49 عصر ] [ امیر ]

نظر

حرف دل

کاش، از حلقه زلفت گرهى وا مى‏شد   

                                   تا چو من، زاهد دل گمشده، رسوا مى‏شد



[ شنبه 90/12/13 ] [ 11:18 صبح ] [ امیر ]

نظر

غم پنهانی

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم

چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگـویـم زکم و بیـش

چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم

لـب بـاز نکـردم به خروشـی و فغـانی
مـن محـرم راز دل طـوفــانـی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق  شکرخند  لبـش جان نسپـردم
شرمنـده جانـان ز گران جانـی خویشم

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند « امین » ،  بست?  دنیا نیـم اما

دلـبـسـتـ?  یــاران خــراسـانـی خویشم

 



[ شنبه 90/12/13 ] [ 10:34 صبح ] [ امیر ]

نظر

شب تنهایی

شب تنهایی خوب

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است و یکدست و باز
 شمعدانی ها
و صدا دار ترین شاخه فصل ماه را می شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسیم
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلکها را بتکان کفش به پا کن وبیا
و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
 و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :ـ
بهترین چیز رسیدنم به نگاهی است که از حادثه عشق تر است



[ شنبه 90/12/13 ] [ 10:29 صبح ] [ امیر ]

نظر

به سمت خیال

با اجازه تون یه کم این پست رو شخصی می ذارم

امسال نوروز برای من رنگ دیگه ای داره

امسال نوروز برای من با همه نوروزهای قبل فرق می کنم امسال نوروزم عاشقانه است

یه نوروز عاشقانه

یه نوروز صادقانه

یه نوروز همراه دیوانگی

یه نوروز زیر نور ماه ، البته این ماهی که گفتم جریان داره ولی خب برای اینکه یه کم از این ماه بگم یه شعر از سهراب گذاشتم

تقدیم به آنکه وقتی یادش می کنم بی واژه تر از آنم که اسمی برایش انتخاب کنم

 

ماه
رنگ تفسیر مس بود
مثل اندوه تفهیم بالا می آمد 

 سرو
شیهه بارز خاک بود

کاج نزدیک
 مثل انبوه فهم
صفحه ساده فصل را سیاه می زد

کوفی خشک تیغال ها خوانده می شد
از زمین های تاریک
بوی تشکیل ادراک می آمد

دوست
 توری هوش را روی اشیا
 لمس می کرد

 جمله جاری جوی را می شنید
با خود انگار می گفت
 هیچ حرفی به این روشنی نیست

من کنار زهاب
 فکر می کردم
 امشب
 راه معراج اشیا چه صاف است



[ شنبه 90/12/13 ] [ 10:23 صبح ] [ امیر ]

نظر

کجاست همدلی

فقط کافیه یک ذرّه احساس کنیم که یکى مخالف نظر ماست اونوقت چنان نابودش می کنیم که انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم
هرکس تنها به فکر خویش است، به فکر تن خویش!
قحطی امروز قحطی انسانیت است؛
قحطى اخلاق است؛

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

قحطی همدلی؛
قحطى رأفت؛
قحطی عشق؛
که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمسش می کنیم ...



[ چهارشنبه 90/12/10 ] [ 9:10 صبح ] [ امیر ]

نظر

تورامن چشم درراهم



[ سه شنبه 90/12/9 ] [ 11:26 صبح ] [ امیر ]

نظر

حرف دل

عطر زرد گل یاس رو نمی خوام

نمره ی بیست کلاسو نمی خوام

من فقط واسه چش تو جون می دم

عاشقای بی حواسو نمی خوام

من تو رو می خوام اونارو نمی خوام

نفسم تویی هوارو نمی خوام

عشق رو نقطه ی جوشو نمی خوام

دوره گرد گل فروشو نمی خوام

اونی که چشاش به رنگ عسله

مجنون خونه به دوشو نمی خوام

من تو رو می خوام اونارو نمی خوام

نفسم تویی هوارو نمی خوام

من کسی با قد رعنا نمی خوام

چشای درشت و گیرا نمی خوام

دوس دارم قایق سواری رو ، ولی

جز تو از هیچ کسی دریا نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوارو نمی خوام

موهای خیلی پریشون نمی خوام

آدم زیادی مجنون نمی خوام

می دونی چشم منو گرفتی و

جز تو هیچی از خدامون نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

چشم شرقی سیاهو نمی خوام

صورتای مثل ماهو نمی خوام

آخه وقتی تو تو فکر من باشی

حق دارم بگم گناهو نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

حرفای نقره ای رنگ رو نمی خوام

او دو تا چشم قشنگو نمی خوام

حتی اون که بلده شکار کنه

صاحب تیر و تفنگو نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

شعرای ساده و تازه نمی خوام

اونکه می گه اهل سازه نمی خوام

من دلم می خواد تو رو داشته باشم

واسه ی اینم اجازه نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

سفر دور جهانو نمی خوام

رنگای رنگین کمانو نمی خوام

لحظه و ساعت عمر من تویی

تو که نیستی من زمانو نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

فالای جور واجور رو نمی خوام

نامه های راه دور و نمی خوام

واسه چی برم ستاره بچینم

ماه من تویی که نور و نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

آذر و خرداد و تیر نمی خوام

آدمای سر به زیر نمی خوام

من خودم تو چشم تو زندونیم

حق دارم بگم ، اسیرو نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

حرف خیلی عاشقونه نمی خوام

دل رسوا و دیوونه نمی خوام

یا تو ، یا هیچکس دیگه به خدا

خدا هم خودش می دونه ،‌نمی خوام

خرداد و اردی بهشت و نمی خوام

بی تو من این سرنوشتو نمی خوام

یکی پرسید اگه آخرش نشه

حتی این خیال زشتو نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

بی تو چیزی از این عالم نمی خوام

تو فرشته ای من آدم نمی خوام

می دونی خیلی زیادی واسه من

همیشه عادتمه ،‌کم نمی خوام

من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام

نفسم تویی هوا رو نمی خوام

من و باش شعر و نوشتم واسه کی

تویی که گفتی شما رو نمی خوام



[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 8:50 صبح ] [ امیر ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه