باده پرست
دوشم از کوی مغان دست بدست آوردند
ز خرابات سوی صومعه مست آوردند
هیچ می خواره ندارد طمع حور و بهشت
این بشارت به منِ باده پرست آوردند
ساقیانش ز می عشق تو کردندم نیست
بمیی دیگرم از نیست به هست آوردند
زلف و خال و خط و خوبان همه رنجست ، آنها
از کجا این همه تشویش بدست آوردند
این شگرفان که نگنجند در آفاق از حسن
در چنین سین? تنگ از چه نشست آوردند
قلب و سالوس و ریا را نشکستند درست
مگر این قوم که در زلف شکست آوردند
[ چهارشنبه 91/1/30 ] [ 10:39 صبح ] [ امیر ]