تلنگر
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت.
مورچه دانه را دوباره بردوشش گذاشت و به خدا گفت:
\" گاهی یادم میرود که هستی کاش بیشتر نسیم می وزید..!\"
[ سه شنبه 91/2/26 ] [ 9:21 صبح ] [ امیر ]
صفحه اصلی | عناوین مطالب | خوراک وبلاگ | طراح قالب دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام |
آخرین مطالبلینک دوستانپیوندهاسایت آوازکطراح قالب: آوازک |
درباره وبلاگ![]() آرشیو ماهانهبرچسبهای وبلینک های ویژهدیگر امکانات |
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |