گفتگوی خواندنی با بازیگر سینمای ایران که تغییر جنسیت داد + تصاوی

چهره ارسطو نقطه مشترک این فیلمها و سریالهاست؛ چه در روزهایی که فرزانه بود و با هویتی زنانه نقش بازی میکرد و چه حالا که سامان است و در قالب یک مرد در فیلمها و سریالهای مختلف بازی میکند.
او یکی از قدیمیترین بازیگران حیطه بازیگری و یکی از مشهورترین ترنسکشوالهای کشورمان است که بعد از 42 سال تغییر جنسیت داده؛ خودش که میگوید: «نه چیزی برای پنهان کردن دارم و نه ترسی از حرف زدن درباره گذشتهام» شاهد این ادعا عکسهای دوران فرزانگیاش است که در گوشه و کنار خانهاش دیده میشوند؛ عکسهایی که سامان آنها را دور نینداخته است.
بیشتر از 40 سال از عمرتان را در یک قالب دیگر گذراندید، شما که میدانستید به این جنسیت تعلق ندارید چرا اینقدر دیر اقدام کردید؟
جایگاهم را پیدا نکرده بودم. نمیدانستم کجا ایستادهام. شک داشتم که تیاس هستم یا نه؟ میدانستم یک مشکل اساسی وجود دارد اما باید اطمینان پیدا میکردم. از عواقب تغییر جنسیت و تنهایی بعد از آن هم خیلی میترسیدم؛ در اصل، مهمترین مشکلم همین تنهایی بود. من عاشق معاشرت کردن با دیگران هستم و دوست دارم همیشه در خانهام مهمان داشته باشم. میترسیدم بعد از جراحی دیگر کسی من را نپذیرد.
ترس از تنها شدن باعث شد 20 سال طول بکشد تا من تصمیم بگیرم جنسیتم را تغییر بدهم اما سال 85 دیگر مطمئن شدم که میخواهم این کار را انجام بدهم و اقدام کردم. همان موقع خیلیها گفتند باید بازیگری را ببوسی و کنار بگذاری؛ گفتند کار و زندگیات رو جمع کن و برو خارج اما میبینید که هنوز هم اینجا هستم و به کارم ادامه میدهم.

از سال 67 به شکل حرفهای کارم را شروع کردم، آن روزها ساکن شاهرود بودم و همانجا هم کار میکردم. یک سال بعد گفتند خانمها نمیتوانند روی صحنه بیایند و کار کنند، ما هم برای اینکه بگوییم هنر زن و مرد ندارد، یک تئاتر به اسم «خرابه شام» کار کردیم و همه خانمها با پوشیه روی صحنه رفتند.
همین جسارتی که ما بهخرج دادیم باعث شد سد روی صحنه نرفتن خانمها شکسته شود و ما بتوانیم کارمان را ادامه دهیم. اواخر سال 68 برای مدتی به تهران آمدم و بعد دوباره به شاهرود برگشتم اما از سال 74 به بعد برای همیشه تهران را برای زندگی انتخاب کردم چون اینجا راحتتر میتوانستم کار کنم.
اولین سریالی که خارج از قالب زنانه و در واقع با قالب اصلیتان بازی کردید، کدام سریال بود؟
سال 87 در یکی از برنامههای ویژه عید نوروز به کارگردانی سعید آقاخانی نقش یک سمسار را بازی کردم. البته آن زمان درباره بازی در سریال کمال تبریزی هم صحبتهایی کرده بودم، اما اولین حضورم جلوی دوربین با همان نقش سمسار بود.
بعد برای صحبت با کمال تبریزی به پشت صحنه سریالش یعنی «سرزمین کهن» رفتم و با او به گفتوگو نشستم. اضطراب زیادی داشتم، مدام منتظر بودم ایشان یک دنیا سوال درباره کاری که انجام دادهام بپرسند، اما آقای تبریزی طوری رفتار کرد که انگار نه انگار اتفاقی افتاده، خیلی راحت فقط درباره بازی در فیلمشان با هم حرف زدیم.
مسعود کیمیایی هم همینطور بود. من سالهاست ایشان را میشناسم؛ ایشان یکی از افرادی بود که از قبل میدانست قرار است تغییر جنسیت بدهم و چه مشکلی دارم. یکی از خوشبختیهای من حضور این آدمها بود که کنارم بودند و توانستم روی کمک و اطمینان قلبیای که به من میدادند حساب کنم و برای تغییر جنسیت اقدام کنم.
ارتباطاتی که قبل از تغییر جنسیت داشتید بعد از آن هم ادامه پیدا کرد یا تغییر کردند؟
بیشتر رابطههایم را بعد از جراحی هم حفظ کردم اما چند تا دوست خوب داشتم که متاسفانه آنها را دست دادم و الان فقط گاهی تلفنی با آنها در ارتباط هستم.
با چه چیزی مشکل داشتند؟ اینکه راه اصلی زندگیتان را انتخاب کردید و تغییر جنسیت داده بودید یا مشکل، چیز دیگری بود؟
نپذیرفتند، اصلاً موقعیتی را که داشتم نپذیرفتند. میگفتند این فکری که درمورد خودت میکنی با چند جلسه روانکاوی حل میشود و خیلی جدی نیست. میگفتند تو بیدلیل یک مشکل کماهمیت را بزرگ کردهای. این گروه رابطهشان را کاملاً با من قطع کردند و همین موضوع خیلی اذیتم کرد.
حتی در یک دوره، افسردگی گرفتم اما چون اعتقاد داشتم زمان، مشکلات را حل میکند، همه چیز را به گذشت زمان سپردم و در حال حاضر بیشتر آنهایی که دیدشان نسبت به این کارم منفی بود من را پذیرفتهاند. حالا خیلیها فهمیدهاند که ما باید آدمها را به خاطر چیزی که هستند دوست داشته باشیم، نه چیزی که دوست داریم باشند.
همکارانتان چطور؟ آنها با سامان ارسطو مشکلی ندارند؟
حالا دیگر همه سامان را بیشتر از فرزانه میشناسند و میپذیرند و این همان اتفاقی است که باید بیفتد. قبل از جراحی مدام باید دلیل رفتارهایم را به دیگران توضیح میدادم و میگفتم این زنی که شما میبینید واقعیت دنیای من نیست؛ من فقط جسم زنانه دارم. همین باعث میشد آنها را آزار بدهم و روزهای پرتنشی را بگذرانم و حتی یک زن قلدرمآب به نظر برسم. اما حالا دیگر نیازی نیست بخواهم چیزی را ثابت کنم برای همین خیلی آرامتر از قبل هستم. آن وقتها توی چشمهایم فقط و فقط ترس و افسردگی بود. انگار مدام درحال پنهان کردن خودم بودم.
با کدام یک از دوستان بازیگرتان رابطه بهتری داشتید؟
مائده طهماسبی و همسرشان فرهاد آئیش، مستانه مهاجر، مهتاب کرامتی، مسعود کیمیایی، رابعه اسکویی، مجید جعفری و خیلیهای دیگر. دوستان هنرمندم راحت پذیرفتند.
عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز و خیلی از کسانی که سنوسال بیشتری از آنها گذشته و فکر میکردم این اتفاق را خیلی راحت نپذیرند اما باز هم به من خیلی کمک کردند و شرایطم را همانطور که بود پذیرفتند.
رابطهتان با خانوادهتان چطور است؟
راستش الان خیلی بهتر از قبل شده؛ فقط بعضی وقتها نمیدانم از روی قصد و غرض است یا ناخودآگاه، آنها من را به اسم قبلیام صدا میزنند و این کمی آزاردهنده است.
در این مدت هیچوقت این رابطه قطع نشد؟
نه خوشبختانه؛ البته فاصله سنی من و خواهرهایم کمی زیاد است. مثلاً بزرگترینشان 58 ساله است؛ بالطبع کنارآمدن با شرایطی که من داشتم برایشان کار راحتی نبود با این حال هیچوقت رابطهمان را با هم قطع نکردیم. شاید این رابطه مدتی کمرنگ شد اما من هیچوقت نخواستم خودم را پنهان کنم چون اعتقاد داشتم کار درستی انجام دادهام و همین باعث می شد میلی به پنهان کردن خودم نداشته باشم.
با بچهها چطور؟ بچههای اقوام و آشنایان؟
خیلی خوب است، چون یک کودک درون دارم که اسمش سیناست؛ سینا سالهاست که همراه من است. نه بزرگ میشود و نه دست از شیطنت برمیدارد؛ من 50 تا خواهرزاده دارم که عاشقم هستند، من هم عاشق آنها هستم.

دو تا جراحی اولم نزدیک به 9 میلیون تومان هزینه داشت که با کمک مهتاب کرامتی و پادرمیانیهایش به 400 هزار تومان رسید و این واقعاً کمک بزرگی بود که هیچوقت فراموش نمیکنم. جراحی دوم که مهمترین و اصلیترین جراحی بود پول زیادی میخواست؛ چیزی حدود 20 میلیون تومان که با کمک 30 نفر از همکارانم این مبلغ تهیه شد و بالاخره خردادماه سال گذشته آخرین عمل تغییر جنسیت را انجام دادم. اگر کمک آنها نبود با مشکل روبهرو میشدم.
بهزیستی هم کمک کرد؟
متاسفانه آسیبدیدگان خیلی از آسیبهای اجتماعی زیر نظر بهزیستی هستند اما من و امثال من زیرشاخهای از وزارت بهداشت هستیم و فقط میتوانیم با بهزیستی در تعامل باشیم. هزینهای که دولت برای کمک به جراحی ما در نظر گرفته 10 میلیون تومان است اما در عمل بهزیستی در مرحله اول 4 میلیون میدهد و در قسط بعدی یک میلیون تومان البته ممکن است این مبلغ قسطها به صورت دیگری هم باشد، مثلاً اول 3 میلیون بعد 2 میلیون. حالا بماند که چقدر برای همین پول باید برو بیا داشته باشیم و از این اتاق به آن اتاق برویم و از هر جایی نامه بگیریم و تمام اینها ما راخستهتر میکند.
مشکلات دیگری هم داشتید؟
خیلی زیاد؛ مثلا بهزیستی برای ما پزشک تعیین میکند. آنها خودشان راضی نمیشوند که گربهشان را زیر تیغ جراحی بیندازند که شناختی از او ندارند اما بچههای ما با همه مشکلات روحی، روانی و خانوادگیای که دارند و بحرانی که قرار است پشت سر بگذارند باید زیر نظر پزشکی که به آنها معرفی میشود، عمل کنند. ما نه کلینیک مخصوص داریم، نه پزشک، نه مشاور و نه حتی انجمنی که بتوانیم با آن در ارتباط باشیم. جمعیت 4 هزار نفری تیاس ما درواقع انگار وجود ندارند.
بعد از جراحی چطور؟ مشکلات باز هم ادامه دارد؟
همه فکر میکنند فقط دیوانهها باید بروند روانپزشک اما بچههای ما بعد از جراحی قطعاً باید تحت نظر باشند اما این امکان برای خیلیها فراهم نیست. ببینید، ما فکر میکنیم اگر عمل جراحی تغییر جنسیت را انجام بدهیم دنیا برایمان بهشت میشود اما خبری از این جور چیزها نیست. وقتی در جمع بچهها بودم و میگفتم باور کنید بعد از عمل هم زندگی همین است باورشان نمیشد. زندگی همین است اما بعضیها که به خودشناسی نرسیدهاند،کارهای عجیبی میکنند، زنها زیادی زنانه رفتار میکنند و مردها غیرتهای کاذب و افراطی از خودشان نشان میدهند.
گذشته را فراموش کردهاید؟
نه، نباید فراموش کنم، فقط دیگر کاری با آن ندارم. نمیدانم چرا بعضیها عکسهای آن روزهایشان را میسوزانند و همه خاطراتشان را کتمان میکنند. من معتقدم که جسمم تغییر کرده و با روحم همسو شده است. پس چرا باید عکسهایم را پاره کنم؟ باور کنید الان دیگر حتی به دیروز هم فکر نمیکنم چه برسد به گذشته.
چطور از فرزانه به سامان رسیدید؟
وقتی تغییر جنسیت دادم، با همسرم اسمهایی مثل فرزین، بردیا و سامان را انتخاب کردیم، هرکدام را چند روز صدا زدیم؛ سامان بیشتر از همه اینها به من میآمد و دوستش داشتم.
ازدواجتان به کجا رسید؟
سال 87 با همسرم نامزد کردیم، 9 تیر 88 تاریخ عقدمان بود و اردیبهشت 90 از هم جدا شدیم. قسمت این بود که اینطوری زندگی کنم.
ارسطو تمام مدت مصاحبه به همسرش هدی فکر میکرد و دلش میخواست آنجا بود.
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:32 صبح ] [ امیر ]
جراحی زیبایی در ستاره های سینمای ایران + تصاویر
جراحی زیبایی در ستاره های سینمای ایران + تصاویر

جراحی زیبایی بین بازیگران ایرانی به حدی رایج شده که دیگر حتی صدای نیکی کریمی بازیگر سینما را هم درآورده است. او در اعتراضی به بازار داغ لب ها، چانه ها و گونه های تزریق شده و کاشته شده توسط بازیگران اشاره کرده و گفته است: «بعد از دیدن فیلم «گذشته» و دیدن سیمای ساده «برنیس بژو» با خودم فکر کردم واقعا چه بر سر این جامعه آمده؟ بازیگری که فیلمش برنده اسکار است و اینقدر شانس کار در اروپا و هالیوود را دارد و تازه شاید رقابت گسترده ای پیش رو دارد، با این سیمای ساده در فیلم ها حاضر می شود اما بازیگران ما برای زیبا دیده شدن در تنها گستره پیش رو یعنی سینمای ایران دست به هر کاری می زنند که تازه نتیجه اش قیافه ای مصنوعی و غیرعادی و غیرقابل باور است.» اما آیا هنرپیشه های ایرانی بیشتر از باقی هنرپیشه های دنیا جراحی می کنند؟
اگرچه آمار و ارقام مشخص و قابل استنادی وجود ندارد اما بعضی از صاحبنظران این حوزه معتقدند بازیگران هالیوودی مشهور هم کمتر از هنرپیشه های وطنی دست به دامان جراحی های زیبایی نمی شوند و چه بسا حتی بیشتر از همتایان ایرانی خودشان در فکر زیباتر شدن باشند اما چیزی که باعث تفاوت این دو دسته می شود، فرم و اجرای جراحی هاست.
در واقع خارجی ها خیلی ظریف و زیرپوستی جراحی می کنند؛ طوری که شما اگر عکس های قبل از عملشان را ندیده باشید، محال است بفهمید این آدم در چهره اش دستی برده ولی ایرانی ها آنقدر سر و شکل مصنوعی و غلو شده ای برای خودشان درست می کنند که تشخیص اینکه خانم بازیگر همان بازیگر آشنای قبل از جراحی پلاستیک است گاهی دشوار می شود.
با این وجود، دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس معتقد است خاورمیانه ای ها، یعنی ایرانی ها، عرب ها و ترکیه ای ها بیش از جوامع غربی به جراحی زیبایی رو می آورند: «در اروپا آدم ها بسیار راحت از خانه خارج می شوند و حتی اگر ظاهرشان چندان زیبا نباشد، از این مسئله اصلا خجالت نمی کشند و راحت برخورد می کنند اما در ایران فرد می رود و جراحی می کند. در فیلم ها و حتی گزارش های خبری اروپایی هم همینطور است و بعضی از آنها با قیافه های عجیب و غریبی حاضر می شوند و احساس خجالت هم نمی کنند. چرا؟ چون خودشان را در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ممتاز می دانند، بنابراین دلیل اهمیت دادن بیش از حد در خاورمیانه، به خصوص در ایرانی ها تاخر در توسعه یافتگی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است؛ یعنی می توان گفت ما از شکل، در حال حرکت به سمت محتوا هستیم و این مدرن شدن در حال حاضر در شکل و ظاهر خودش را نشان می دهد.»
برای اینکه ابعاد ماجرا روشن تر شود ابتدا سراغ تعدادی از بازیگران وطنی رفتیم و نظرشان را درباره اظهارات نیکی کریمی پرسیدیم تا ببینیم آیا همکارانش نظرهای او را تایید می کنند یا نه.

بهتر از هر کسی در عرصه هنر شخص گریمور است که به عمل های زیبایی و عواقب بعد از آن می تواند پی ببرد. یک گریمور حرفه ای به خوبی می داند که چه سختی ها و عوارضی بعد از عمل جراحی گریبانگیر یک بازیگر می شود. من تا به حال عمل زیبایی انجام نداده ام چون معتقدم چهره من را مردم همانگونه که هست پذیرفته اند. مردماستقبال و نظر خوبی در مورد بازیگرانی که جراحی بیش از حد می کنند از خود نشان نداده اند؛ هر چقدر هم که جراحان در کار خودشان ماهر باشند، به نظر من بهتر است افراد به خصوص قشر هنرمندان از اینگونهعمل ها پرهیز کنند چرا که خداوند به همه انسان ها زیبایی داده است.

من خودمبه زیبایی صورت به خصوص پوست بسیار اهمیت می دهم چون اعتقاد دارم یک انسان سوای بازیگری در هر شغلی که هست باید به زیبایی خود اهمیت بدهد، ولی از آنجا که افراط در هیچ کاری پسندیده نیست من هم با این عمل های رایج بین بازیگران مخالف هستم و معتقدم سادگی خود می تواند بهترین زیبایی باشد.

عمل های زیبایی بیشتر بین بازیگرهای خانم مرسوم است و آقایان کمتر نسبت به خانم ها به این کار می پردازند. من خودم بشخصه زیبایی را دوست دارم و همیشه سعی کرده ام با آراستگی جلوی دوربین ظاهر شوم ولی با گفته های خانم کریمی موافقم و به نظر من هم افراط در عمل های زیبایی برای یک بازیگر مناسب نیست.

من در این مورد نظر خاصی ندارم چون هر کسی صلاح کار خودش را می داند. کسی از این کار خوشش می آید و مدام انجام می دهد ولی شخص دیگر اصلا معتقد به اینگونه عمل ها نیست. من نمی توانم قضاوت کنم و همیشه سعی کرده ام در اینگونه مسائل اظهارنظر نکنم.

من وقتی بینی ام را عمل کردم برای خیلی ها آن زمان جای تعجب و سوال داشت و مدام سر زبان ها بود که بهنوش بختیاری بینی اش را عمل کرده است ولی در حال حاضر این اتفاق در بین عامه مردم و هنرمندان شایع شده است. ایرادی در این کار نمی بینم؛ به هر حال ما سوای اینکه یک بازیگر هستیم یک انسانیم. هر کسی هم میل به زیباتر شدن داردو این ذات انسان است. به نظر من مردم بیشتر باید به توانایی و شخصیت واقعی یک بازیگر توجه کنند تا اینکه بخواهند بدانند که فلان بازیگر چه عمل جراحی را انجام داده است.البته من هم با عمل های افراطی مخالفم ولی فی النفسه این کار را اشکال نمی دانم.

در مورد صحبت های خانم کریمی هنرمند خوب کشورمان مبنی بر رواج عمل های زیبایی بین هنرمندان به خصوص خانم ها، باید بگویم از دیدگاه منتعادل پایه و اساس هر کاری است. عمل زیبایی به خودی خود ایرادی ندارد ولی اگر از حالت تعادل خارج شود و به افراط تبدیل شود من هم با آن موافق نیستم. یک بازیگر به اعتقاد من باید چهره طبیعی و واقعی خودش را جلوی لنز دوربین به مردم نمایش دهد. البته تغییرات جزیی به منظور بهتر نمایان شدن بد نیست ولی اگر بازیگری بخواهد مدام این تغییرات را انجام دهد و چهره اش را از حالت طبیعی خارج کند، بله با نظر خانم کریمی موافقم.

شراره رخام را معمولا به جای اینکه با بازی هایش بسنجند با تعداد عمل های زیبایی اش می سنجند؛ مانند جراحی بینی، پروتز لب و تزریق بوتاکس.

هانیه توسلی جزو بازیگرانی است که بینی اش را عمل کرده است. اگرچه این موضوع چندان جلب توجه نمی کند چون فرم کلی بینی اش به هم نریخته است.
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:29 صبح ] [ امیر ]
از کلینیک زیبایی نیوشا ضیغمی زیبارویان به سینما سرازیر میشوند؟!

چه شد که به فکر افتتاح کلینیکی مخصوص پوست و زیبایی افتادید؟
پیش از این، کلینیک زیبایی و سلامت پوستی تاسیس کرده بودم که متاسفانه بهدلیل بیفکری و بیمسوولیتی پزشکی که در این کلینیک با ما همکاری میکرد، تعطیل شد. از این پزشک به مراجع قانونی طرح شکایت کردم و هنوز هم پیگیر شکایت هستم. در هر صورت آن مرکز تعطیل شد و بعد از وقفهای که در این میان ایجاد شد، تصمیم گرفتم کلینیک «آدونیس» را تعطیل کرده و کلینیک جدیدی با نام موقتی «نیوشا» راهاندازی کنم. در این دوسالونیم که وارد این حرفه شدهام، متوجه علاقهام به این کار شدم. در کل مقوله سلامت و زیبایی خیلی به حرفه ما مربوط میشود. از سویی خیلیها نیز تشویقم کرده و از ابتدا در اینباره با من همکاری کردند.
شما این کلینیک را بهعنوان حرفه دوم خود راهاندازی کردید. چه لزومی دارد که بازیگران حرفه دومی برای خود پس از بازیگری درنظر میگیرند؟
متاسفانه یا خوشبختانه برای بازیگران بهخصوص بازیگران زن امنیت شغلی در سینمای کشور ما وجود ندارد. کسی که قرار است زندگیاش را از طریق حرفهاش اداره کند، مورد ناملایمتی از سوی صاحبان این حرفه، مخصوصا خود سینما قرار میگیرد. با توجه به این موارد لازم است شرایطی برای درآمد خود درنظر گیرد و شغل دومی انتخاب کند. در حرفه ما نیز زنان و مردان زیادی به شغل دوم روی میآورند. از آنجایی که سینمای ایران مدام درگیرد رکود میشود، بازیگران خود را نیز درگیر رکودهای خواستهوناخواسته خود میکند.
حال آنکه سینما عرصهای است که با چهره بازیگرانش تغذیه میشود. اگر این چهره به هر طریق و طی مدت زمانی دگرگون شود، دیگر سینما خود را مسوول بیکاری و شکست بازیگرش نمیداند. خیلی از چهرههای سینمایی هستند که دلشان نمیخواهد برخی کارهای پیشنهادشده را بپذیرند اما بهدلیل مشکل مالی به آن تن داده و حق انتخاب را از خودشان سلب میکنند در حالی که با امنیت شغلی که حرفه دومشان برای آنان ایجاد میکند، میتوانند برای خود حق انتخاب قائل شده و مشکل مالی را از خود دور کنند.
مشکلتان با دکتر کلینیک «آدونیس» چه بود؟ آیا شکایتهایی از سوی مراجعهکنندگان هم به شما میشد؟
اساسا تنها این نبود. اخلاق و شرافت حرفهای اصلیترین مبحث در هر کاری بهشمار میرود. متاسفانه ایشان با اینکه پزشک بودند، بهراحتی اخلاقیات را زیر پا میگذاشتند. در مواردی با این قضیه مواجه شده بودم که از موادی در کارش استفاده میکند که مرغوب نبودند و حاضر بودند از هر طریقی کسب درآمد کنند. از طرفی مشکل شراکت نیز بینمان پیش آمد و بهخاطر مشکلاتی که به وجود آورده بودند، نتوانستم کار را با او ادامه دهم. خیلی سعی کردم موضوع را با مذاکره و صحبت حل کنم که نشد.
از دوستان هنرمندتان و هنرپیشگان، کسی به کلینیک شما مراجعه کرده است؟
بله، مرکز قبلی هم دوستانم میآمدند اما این مرکز تازه عیدقربان افتتاح شده و شنبه آتی کار خود را تازه بهصورت رسمی آغاز خواهد کرد.
رضا رویگری میگفت او جرقه این کار را در ذهن شما روشن کرده است. درست است؟
بله، با آقای رویگری در فیلم «زمهریر» همبازی بودیم. ایشان گفتند به مرکزی زیبایی و پوستی مراجعه میکنند که خیلی کارش خوب است. پیش از این من به مراکز دیگری مراجعه کرده بودم اما به این مرکز که سر زدم خیلی راضی بودم. این مرکز بهنوعی پاتوق هنرمندان است. هنرمندان بهعلت گریمهای طولانیمدت و سنگین خیلی آسیب میبینند و نیاز است که به پوست خود رسیدگی کنند. پوست و سلامت بازیگر روی حرفهاش بسیار تاثیرگذار است. این بود که به فکر تاسیس و راهاندازی مرکزی با این کارکرد افتادم. جرقه نخست این اتفاق را ایشان در ذهنم روشن کرد.
قرار است چه کارهایی در این مرکز انجام دهید؟ آیا جراحیهای زیبایی نیز بخشی از کار این کلینیک خواهد بود؟
فکر کنم سلامت پوست، مو و بدن در کنار زیبایی مساله مهمی است که باید به آن توجه شود. تمامی خدمات بدن، صورت، پوست و مو و بهطور کلی زیبایی در این مرکز انجام میشود، البته به استثنای هرنوع جراحی. در این کلینیک خلاف برخی کلینیکها هیچ نوع جراحی صورت نمیگیرد. دستگاههای بسیار پیشرفته و نوین پزشکی در مجموعه وجود دارد که توسط تیم قوی پزشکی به کار گرفته میشود. از متخصصان زیبایی دهان و دندان گرفته تا جراحان زیبایی، لیپولیز، کاشت مو و ... دعوت به مشارکت شده است تا با هم تبادل همکاری داشته باشیم.
این امکان وجود دارد خیلیها به این امید که از طریق مراجعه به کلینیک شما وارد دنیای بازیگری شوند، به کلینیک شما مراجعه کنند. چه جوابی برای این مراجعهکنندگان دارید؟
سینما همیشه حرفه جذابی بوده است، مخصوصا برای جوانترها. شاید کمتر کسی پیدا شود که در سنین جوانی آرزوی هنرپیشگی یا فوتبالیستشدن را در سر نپرورانده باشد. این میلی غریزی به دیدهشدن در همه وجود دارد ولی سینما هنر راحتی نیست و بهتر است بگویم حرفه سختی است اما نهتنها من بلکه همه همکارانم اگر استعدادی در این زمینه در اطراف خود ببینند، بیشک او را به سینما و دوربین معرفی خواهند کرد ولی علاقهمند بودن به هنرپیشگی صرفا به درد سینما نمیخورد. سینما مطالعه و تلاش میخواهد. اگر این فرد انسان بااستعدادی باشد، من و دوستانم بیشک او را معرفی خواهیم کرد. سینمای ما بازیگر کم دارد اما صرفا علاقهمندبودن هم برای این کار کافی نیست.
پس میتوان امیدوار بود با آغاز به کار این کلینیک، خیل عظیمی از زیبارویان به سینما سرازیر شوند؟
فکر میکنم سینما هم به جز زیبایی آن درونی میخواهد. اگر هنرمند این آن دورنی را داشته باشد حتما به نتایج خوبی در کارش میرسد. در علم پزشکی همهچیز با سرعت باورنکردنی در حال تغییر و تحولات است. هر ماه دستگاههای جدیدی به بازار میآیند که باعث میشوند آدمها در سنین 70-60 سالگی نیز زیبا بهنظر برسند و جوان و سالم باشند. از طرفی بهشدت با تزریق چربی و ژل و دفورمهکردن چهره مخالفم و معتقدم باید به فکر سلامت پوست بود. این موارد زیاد مربوط به سلامت پوست نمیشود و بیشتر بیزینس است که در موارد کاری ما نیز قرار نمیگیرند. من متنفرم از اینکه همه در خیابان شبیه هم شدهاند و یک شکل بهنظر میرسند. اگر ایراد بدی در چهره باشد باید با جراحی برطرف کرد اما اغراق در هر چیز نامطلوب است.
تنها همین کلینیک را دارید و شعبهای از آن افتتاح نخواهید کرد؟
متاسفانه پیش از این نیز در برخی موارد بوده که از اسم من برای تبلیغات موسسات و کلینیکهای مختلف استفاده شده که هیچیک از آنها مورد تایید شخص من نبوده و کلینیک ما در هیچیک از شهرهای کشور شعبهای نداشته و اکنون نیز ندارد.
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:28 صبح ] [ امیر ]
شراره رخام: تزریق ژل لب یک هوس آنی بود، پشیمانم + تصاویر
در بخش ابتدایی این برنامه، رخام در پاسخ به این سوال که شما جزو آن دسته از افراد هستید که زیبایی طبیعی را می پسندید یا معتقدید برای زیباتر شدن می توان از جراحی های زیبایی استفاده کرد، گفت:«من هم زیبایی طبیعی را می پسندم و هم معتقدم اگر کسی در صورت خودش نقصی را احساس می کند که فکر می کند می تواند آن را با جراحی زیبایی رفع کند، استفاده از جراحی زیبایی ایرادی ندارد اما مشروط بر اینکه فرد به سراغ پزشکی برود که از تخصص او مطمئن است و می داند که آن پزشک حداقل در حوزه کاری خود، شخص کلاهبرداری نیست.»


شراره رخام همچنین گفت:«در نهایت باید بگویم تا جایی که می شود نباید از جراحی های زیبایی استفاده کرد و به شخصه تا جایی که می شود با این نوع جراحی ها مخالفم.»
در این بخش از برنامه لواسانی از رخام پرسید اگر مخالف جراحی های زیبایی هستید چی شد که خودتان از این جراحی ها استفاده کردید که رخام پاسخ داد:«من تزریق ژل لب داشتم که الان از این کار پشیمان هستم و اگر زمان به عقب برگردد به احتمال 95 درصد این کار را تکرار نمی کنم و اگر هم این کار را انجام دهم، به پزشکی مراجعه می کنم که متخصص جراحی پزشکی باشد. پزشکی که من به او مراجعه کردم دارای برد تخصصی زیبایی بود و من به اشتباه فکر کردم منظور از این اصطلاح تخصص جراجی زیبایی است که در نهایت باعث پشیمانی ام شد.»

رخام همچنین در واکنش به این صحبت لواسانی که گفت پس از این کار پشیمان هستید، گفت:«از این جهت که اتفاق عجیب یا ترسناکی برایم افتاده باشد، پشیمان نیستم اما گاهی انسان دوست دارد به طبیعت خودش برگردد...»
شراره رخام در بخش دیگری از «کافه سوال» در پاسخ به این سوال مجری که آیا برای دیده شدن مضاعف تصمیم به تزریق لب کردید گفت:«این کار یک هوس آنی یا یک نوع سلیقه شخصی بود. فکر می کنم من باید کمی بیشتر روی این موضوع فکر می کردم و تامل بیشتری این کار را انجام می دادم چون این موضوع تاثیر منفی هم روی کارم گذاشت. بعد از این عمل بود که سریال های تاریخی عملاً به من پیشنهاد نمی شد، یا یک بار نقش پلیس نیروی انتظامی پیشنهاد شد که بعد از مدتی کنسل شد.»
وی ادامه داد:«من این کار را در جهت تقویت حرفه ام انجام ندادم. واقعیتش این است که خانمی را دیدم که فرم لب هایش به نظرم جالب بودم و از آن خوشم آمد و به همین دلیل تصمیم گرفتم شبیه او شوم. فکر می کنم این کار فقط یک هوس بود.»



وی همچنین گفت:«من برای تخلیه این ژل اقدام کرده ام و انشالله تا چند ماه دیگر این ژل به صورت کامل از لب هایم تخلیه خواهد شد.»
شراره رخام در پایان برنامه هم گفت:«بعد از این اگر بخواهم در زمینه جراحی های زیبایی کاری انجام دهم یا کسی از دوستانم این کار را انجام دهد، از دکتر می خواهم که چند تا از بیمارانش را معرفی کند تا با آن ها صحبت کنیم و نظرشان را در مورد تجربه ای که با آن پزشک داشته اند، بدانیم.»
کافه سوال برنامه گفت و گو محوری است که جمعه، شنبه و یک شنبه هر هفته ساعت 21 از شبکه دو سیما پخش می شود. تهیه این برنامه که در فصل اول به موضوع زیبایی و عمل های زیبایی می پرازد، به عهده سهیل سلیمانی است و مژده لواسانی اجرای آن را برعهده دارد. مبین رسایی نیز خواننده تیتراژ ابتدایی این برنامه تلویزیونی است.
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:25 صبح ] [ امیر ]
انتخاب عاشقانه ترین عکس سال! + عکس

[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:22 صبح ] [ امیر ]
پوست خود را در منزل و فقط در عرض 10 دقیقه لایه برداری نمایید
مه شو: همیشه برای انجام لایه برداری پوست، نیاز به صرف زمان و هزینه زیاد نیست. در اینجا قصد داریم به معرفی روشی بسیار ساده و ارزان برای لایه برداری پوست بپردازیم. با این روش می توانید در عرض 10 دقیقه، پوست خود را به راحتی لایه برداری نمایید:
1- پوست خود را کاملا پاک و تمیز کنید. کاملا مطمئن شوید که پوست شما تمیز شده است و هیچگونه آرایش و یا گرد و غباری بر روی آن نیست. برای شستشوی پوست خود، می توانید از شستشو دهنده های مطمئن مانند صابون های مناسب استفاده نمایید.
2- دو فنجان آب بجوشانید و یک عدد چای سبز کیسه ای را در آن بگذارید و 3 دقیقه صبر کنید تا کمی آن خنک شود.
3- یک حوله کوچک تمیز و نرم را بردارید و آن را در چای فرو ببرید.
4- حوله زیاد گرم نخواهد شد اما آن را به مدت 1 دقیقه و یا تا زمانی که گرم است، بر روی پوست خود قرار دهید. 3 تا 5 بار این عمل را تکرار نمایید.
5- آب یک لیمو را گرفته و آن را با 4 تا 5 قاشق شکر قهوه ای مخلوط کنید. مخلوطی ضخیم به دست خواهید آورد.
6- این ترکیب را بر روی تمام قسمت های پوست، به جز دور چشم خود، قرار دهید و به مدت 2 دقیقه پوست خود را با آن، ماساژ دهید.
7- صورت خود را با آب سرد بشویید. سپس از یک تونر به عنوان یک مرطوب کننده استفاده نمایید.
توجه:
1- این لایه برداری را در شب انجام دهید زیرا در روز به خاطر وجود نور خورشید، احتمال دارد پوست شما لک شود.
2- حتما با آب سرد صورت خود را بشویید زیرا با این کار منافذ پوست خود را می بندید.
3- سعی نمایید پوست خود را بیش از حد ماساژ ندهید زیرا ماساژ بیش از حد ترکیب لیمو و شکر به پوست آسیب می رساند.
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:21 صبح ] [ امیر ]
موجودی خطرناک سر سفرههای ایرانی
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، ایران رتبه اول مصرف نوشابه در دنیا! سرانه استفاده از نوشابه گازدار در دنیا 10 لیتر است. این در حالی است که ایران به صورت سالانه 42 لیتر نوشابه گازدار استفاده می کند. این برنامه غذایی غلط سبب پوسیدگی دندان، چاقی، سوء تغذیه ، اثرات مخرب بر کلیه ، اختلال در خواب و ... خواهد شد. نوشیدنیهای گازدار به اندازه سیگار خطرناک هستند.
در بخشهایی دیگر از گزارش آمده است: ایران در مصرف نوشابه در دنیا صاحب رتبه اول است. با این نوشابه مضر محبوب بیشتر آشنا شویم:
**نوشابه بخرید، اما نخورید
نوشابه کولا یا همون نوشابه سیاه خودمون یکی از پرمصرفترین و البته مضرترین نوشیدنیهای دنیاست. سالهاست سازمانهای بهداشتی و درمانی درباره مضرات مصرف نوشابه حرف میزنن، اما اقلا گوش ما ایرانیها بدهکار نیست و میخواهیم همچنان بزرگترین مصرف کننده نوشابه باشیم.
نوشابه کولا خارج از بدن میتونه مفید باشه. مثلا میتونه دوست خوبی برای ماشینتون باشه. یه تیکه فویل آلومینیومی رو مچاله کنید و تو نوشابه سیاه فرو کنید، بعد فویل رو روی زنگزدگی سپر ماشین بمالید تا از بین بره. یا برای یخزدایی شیشه جلوی ماشین ازش استفاده کنید. لک بدمنظره روغن ماشین روی موزائیک رو هم میتونید با یه قوطی کولا پاک کنید.
حالا که با نوشابه سراغ ماشین رفتید، بقیه بطری رو دور نریزید. برای اینکه چمنهای سرسبزتری داشته باشید ماهی یه بار روی چمن نوشابه بپاشید.
برای پاک کردن درز بین کاشیها از نوشابه سیاه استفاده کنید.
اگه از آخرین هنرنمایی آشپزیتون یه تابه سوخته به یادگار مونده، توش نوشابه بریزید و بذارید بجوشه و تکههای سوخته رو از تابه جدا کنه. از همین روش برای از بین بردن رسوب کتری و سماور هم میشه استفاده کرد.
دو لیتر نوشابه برای پاک کردن رسوب و زنگار یه استخر کافیه. بذارید نوشابه و آب یه روز تو استخر بمونه و از نتیجه لذت ببرید.
کولا لکه ماژیک رو به راحتی از روی فرش و دیوار پاک میکنه. بعد از لکهبری با نوشابه، با آب و صابون محل لک رو بشورید و خلاص!
یکی از مصیبتهای دنیا چسبیدن آدامس به لباس و بدتر از اون چسبیدنش به موی سره. اما نوشابه سیاه میتونه به راحتی اونو از هر سطحی جدا کنه.
یه کار دیگه که میتونید با نوشابه بکنید حالت دادن به موهای فر و مجعدتونه. اول موهاتون رو با نوشابه خیس کنید و بعد از چند دقیقه بشوریدش. اگه نمیخواهید رنگ موهاتون تیرهتر بشه از نوشابه رژیمی استفاده کنید.
خب! حالا خودتون قضاوت کنید. چیزی که میتونه از روغن موتور تا رسوب آهک رو از بین ببره، با دندون و معده و دستگاه گوارشتون چیکار میکنه؟
***
به این 7 دلیل نوشابه نخورید!
1- نوشابه عامل افزایش فشار خون است
فشار خون بالا یک عامل خطرزا برای بیماری قلب و عروق است. خطر حمله قلبی یا سکته مغزی برای کسی که میزان فشار خون او 13.5 بر 8.5 است دو برابر کسی است که فشار خون او 11.5 بر 7.5 است.
بررسیهای محققان انگلیسی و آمریکایی نشان میدهد به ازای هر قوطی نوشابه شکردار که در روز مصرف شده باشد، فشار خون به طور منظم بالاتر میرود.
دادههای مربوط به بیش از 2 هزار و 500 نفر نشان میدهد که نوشیدن بیش از 355 میلی لیتر آب میوهی شکردار یا نوشابهی گازدار در روز میتواند توازن فشارخون را به هم بزند.
دانشمندان معتقدند که شکر زیاد در خون باعث به هم خوردن حالت عادی رگها و میزان نمک در بدن میشود. نوشیدنیهای رژیمی که با شیرینکنندههای مصنوعی شیرین شده باشند، چنین خطری را ندارند. مالکان صنعت نوشابهسازی میگویند که محصولات آنها در صورتی که به اندازه مصرف شوند، خطری ندارند. انجمن قلب آمریکا میگوید که نباید هفتهای بیش از 3 قوطی 355 میلی لیتری نوشابه مصرف کرد.
در این مطالعه در 4 مورد از داوطلبان 40 تا 59 ساله از انگلیس و آمریکا خواسته شد تا آن چه را در 24 ساعت قبل نوشیده بودند، ثبت کنند. همچنین نمونه ادرار آنها گرفته و فشار خونشان اندازهگیری شد. به ازای مصرف هر یک قوطی اضافه نوشابه شکردار در روز، فشار بیشینه داوطلبان 1.6 میلی متر جیوه و فشار کمینه آنها 8 دهم میلی متر جیوه بیشتر بود.
در مجموع به نظر میرسید کسانی که مقدار زیادی نوشیدنیهای شیرین شده با شکر مصرف میکردند، رژیمهای غذایی بدتری داشتند و احتمال اضافه وزن آنها بیشتر بود. اما صرف نظر از این مسئله، ارتباط آن با فشار خون حتی پس از احتساب عواملی مثل وزن و قد، قابل توجه بود.
2- نوشابه هضم غذا را با مشکل مواجه میکند
دکتر فریده شیشهبر در این باره میگوید: تقریبا همه مواد و ترکیبات موجود در نوشابه مضر هستند و هیچ ماده مفیدی در آن وجود ندارد. نوشابههای بیرنگ هم اگر چه فاقد رنگهای شیمیایی هستند، مضرات زیادی دارند و مصرف آنها توصیه نمیشود. وی با بیان این که مصرف نوشابه با هدف هضم غذا و یا به عنوان نوشیدنی همراه غذا به هیچ وجه توصیه نمیشود، افزود: دستگاه گوارش بدن برای هضم غذا نیازی به نوشابه ندارد و نباید با هدف تسریع هضم غذا نوشابه مصرف کرد. برخی افراد هم نوشابه را به عنوان یک نوشیدنی و برای خنک شدن بدن مصرف میکنند که به این افراد نیز توصیه می شود نوشیدنیهای سالم را جایگزین کنند.
افرادی که با مشکل ترشح زیاد و یا کم اسید معده مواجه هستند باید با مراجعه به پزشک و درمان دارویی این مشکل را حل کنند و مصرف نوشابه نه تنها تاثیری در این زمینه ندارد، بلکه میتواند عوارضی هم به همراه داشته باشد.
این متخصص تغذیه با اشاره به این که غذاهای چرب دیرهضم هستند، خاطرنشان کرد: پس از مصرف غذاهای چرب اگر نوشابه و یا هر مایع دیگری مصرف شود، موجب رقیق شدن اسیدهای گوارشی میشود و درنتیجه هضم غذا با مشکل مواجه خواهد شد.
مصرف آب، شربتهای طبیعی، دوغ و ماءالشعیر به همراه غذا نسبت به نوشابه مضرات کمتری دارد ولی مصرف این مایعات به همراه غذا نیز توصیه نمیشود.
مواد غذایی پس از مصرف در درون معده از نظر دمایی تعدیل میشوند و به دمای مناسب برای هضم میرسند، این در حالی است که مصرف نوشیدنیهای سرد به همراه غذا، تعدیل حرارت مواد غذایی را مختل میکند که در نتیجه آن هضم غذا با مشکل مواجه میشود.
3- نوشابه خطر سکته را افزایش میدهد
مصرف مداوم و منظم نوشابه، خطر ابتلا به سکته را تا 61 درصد افزایش میدهد. پژوهشگران دانشگاه میامی میلر با تحقیق بر روی بیش از دو هزار و 500 نفر، در صدد یافتن پاسخی برای پرسش مربوط به تاثیر نوشابه بر سلامت انسان پس از 9 سال بودند. در نهایت آنان به این نتیجه رسیدند افرادی که به طور منظم نوشابه مصرف میکنند تا 61 درصد بیشتر از دیگران و کسانی که مصرف به مراتب کمتری دارند، در خطر ابتلا به سکته قرار میگیرند.
4- نوشابههای گازدار موجب پوکی استخوان میشوند
دکتر زهرا عبداللهی معاون دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت میگوید: نوشابهها علاوه بر قند زیاد، دارای املاح فسفات هستند که در جذب کلسیم غذا ایجاد اختلال میکند و نهایتا مصرف مداوم نوشابههای گازدار کمبود کلسیم و به دنبال آن پوکی استخوان را به دنبال دارد. پوکی استخوان موجب شکستگیهای خود به خود استخوان میشود.
دکتر سید مرتضی صفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در این باره میگوید: اسید فسفریک علاوه بر ایجاد اختلال در گوارش غذا، باعث اسیدی شدن خون میشود که برای جلوگیری از پایین آمدن بیش از حد PH خون (اسیدی شدن) و خنثیسازی آن، بدن از کلسیم ذخیره شده در استخوانها استفاده میکند.
در واقع اسید فسفریک موجود در نوشابه باعث کنده شدن کلسیم از استخوانها میشود؛ از سوی دیگر برای جذب کلسیم موجود در غذاها از طریق دستگاه گوارش نیز نیاز به برقراری نوعی تعادل میان میزان کلسیم و فسفر است. وقتی این تعادل بر اثر نوشیدن نوشابه گازدار حاوی اسیدفسفریک به هم میخورد، جذب کلسیم از دستگاه گوارش نیز دچار اختلال میشود. بنابراین بدن از یک سو از کلسیم ذخیره شده در استخوان استفاده میکند و از سوی دیگر به راحتی نم تواند کلسیم جذب کند، در نتیجه دچار نوعی فقر کلسیم و کاهش تراکم استخوانی و در نهایت پوکی بافت استخوانی خواهد شد. طبق نتایج جدیدترین تحقیقات علمی، افرادی که به میزان زیاد نوشابه مصرف میکنند، احتمال شکستگی استخوان در آن ها 3 تا 4 برابر کسانی است که نوشابه مصرف نمیکنند. به عنوان مثال خانمی که هر روز یک لیوان نوشابه مصرف میکند، 3 برابر بیشتر در معرض ابتلا به پوکی استخوان قرار دارد و اگر این زن ورزشکار باشد، میزان این خطر 5 برابر افزایش مییابد. به گفتهی دکتر صفوی در حال حاضر سن ابتلا به پوکی استخوان در ایران کاهش یافته و به 35 سال رسیده است.
5- نوشابههای گازدار عامل اصلی پوسیدگی دندانها هستند
دکتر سعید نعمتی، دبیر علمی کنگره دندانپزشکی ترمیمی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد میگوید: یکی از مهمترین مسائلی که امروزه با آن مواجه هستیم، استفادهی بیرویهی نوجوانان و جوانان از نوشابههای گازدار و تنقلات حاوی مواد قندی است که در این سنین با توجه به افزایش فعالیتهای بدنی تمایل به مصرف این مواد نیز افزایش یافته و باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری بر بدن و دندانها می شود.
نوشابههای گازدار به دلیل وجود ترکیبات CO2 و تبدیل آن به اسید کربنیک باعث عدم جذب کلسیم مواد غذایی و در نتیجه ایجاد مشکلات اسکلتی و پوکی استخوان میشود و از طرفی حل شدن تدریجی مینای دندان و در نتیجه رنگ گرفتگی سطحی، ایجاد حساسیت، پوسیدگیهای ریز روی مینای دندان را به دنبال دارد.
بهترین جایگزینی برای تنقلات و نوشابههای گازدار، انواع مغزها و انواع دوغ میباشد که در گذشته جایگاه خوبی در سبد غذایی ما ایرانیان داشته است و نه تنها فاقد اثرات پوسیدگی دندانها است بلکه باعث تامین کلسیم مورد نیاز بدن نیز میشود.
6- نوشابه موجب افزایش احتمال ابتلا به سرطان لوزالمعده میشود
محققان میگویند مصرف نوشابههای قندی بیش از دو بار در هفته میتواند احتمال افزایش به سرطان لوزالمعده را افزایش دهد. به گزارش روییترز، مطالعهای بر روی 60 هزار نفر در سنگاپور نشان میدهد که افرادی که بیشتر به جای نوشابههای قندی آب میوه مینوشند کمتر در معرض این سرطان قرار میگیرند.
مارک پریرا از دانشگاه مینسوتا که این مطالعه را رهبری میکرده است میگوید شاید شکر عامل اصلی این امر باشد ولی افرادی که به طور مداوم نوشابههای قندی مینوشند به بیماریهای دیگری نیز مبتلا میشوند.
پس از مصرف غذاهای چرب اگر نوشابه و یا هر مایع دیگری مصرف شود، موجب رقیق شدن اسیدهای گوارشی می شود و درنتیجه هضم غذا با مشکل مواجه خواهد شد
وی میگوید: "میزان بالای شکر این نوشیدنیها میزان انسولین را افزایش میدهد و همین امر میتواند سلولهای سرطان لوزالمعده را افزایش دهد."
این تیم تحقیقاتی بر روی 60 هزار و 524 مرد و زن سنگاپوری - چینی برای 14 سال مطالعه انجام دادند. در این بین 140 نفر مبتلا به سرطان لوزالمعده شدهاند و آنها که در هفته بیشتر از دو نوشابهی قندی مینوشند 87 درصد بیشتر در معرض ابتلا به این سرطان بودند. محققان معتقدند این نتایج قابل تعمیم به ساکنان کشورهای دیگر نیز هست.
7- نوشابه موجب افزایش احتمال ابتلا به سنگهای کلیوی
بالا رفتن میزان اسید فسفریک در خون بر عملکرد کلیهها تاُثیر منفی داشته، از آن جایی که کلیهها قادر به دفع سریع آن نمیباشند باعث وارد آمدن فشار مضاعف به کلیهها میشود. همچنین مصرف نوشابههای گازدار سبب میگردد تا کلسیم از استخوانها خارج شده و درون خون جریان یابد که این امر به نوبهی خود موجب رسوب کلسیم اضافی در کلیهها گردیده که در نهایت منجر به تشکیل سنگهای کلسیمی در کلیهها میشود.
و در آخر جالب است بدانید محققان ثابت کرده اند که اگر یک تکه ناخن، 72 ساعت در نوشابه ی حاوی اسید فسفریک باقی بماند به طور کامل حل خواهد شد.
منبع: خبرآنلاین
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:19 صبح ] [ امیر ]
صحبت های خواندنی هاشمی رفسنجانی بعد از مذاکرات ژنو
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم معارفه علیاکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که عصر امروز در سالن همایش آفتاب مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شد، اظهار داشت: وقتی من در مسئولیت ریاست جمهوری بودم، فکر کردم جای یک مرکز تحقیقات راهبردی خالی است. البته مراکز تحقیقاتی کم نیست، ولی ما برای حکومت اسلامی و نظام به تحقیقات راهبردی نیاز داریم.
هاشمی با بیان اینکه رسانهها، پژوهشگاهها، علما و... همه اینها کارهای تحقیقاتی است، گفت: همه این تحقیقاتی که صورت میگیرد مانند مسائل خانواده کاربردی است، ولی تحقیقات کاربردی چیز دیگری است. البته مسائل علمی و دانشگاهی نیز جای خودش را دارد.
وی با تأکید بر "در آن زمان خیلی زود مرکز تحقیقات استراتژیک را تشکیل دادیم"، تصریح کرد: در این مرکز دو هدف را دنبال میکردیم؛ یکی از اهداف ما این بود که وقتی دولتی عوض میشود، عدهای از کارکنان کنار میروند که دارای شخصیت، سابقه و... هستند. بنابراین جایی باید باشد که اینها جمع شوند و تجربه خود را به نظام تقدیم کنند.
هاشمی رفسنجانی در مورد هدف دوم تشکیل مرکز تحقیقات استراتژیک اظهار داشت: این شخصیتها میتوانند تحقیقات بنیادین را انجام دهند و جای خالی تحقیقات راهبردی را پر کنند. بنابراین مرکز تحقیقات استراتژیک در آن روز تأسیس شد و شروع به کار کرد.
وی با بیان اینکه در دوره حجتالاسلام روحانی پیشرفتها بهتر شد که آثار زیادی وجود دارد و داخل و خارج از مرکز از آن استفاده میکنند، گفت: بعد از ریاستجمهور آقای روحانی خیلی برای جانشینی وی بحث کردیم و بالاخره بعد از مشورتها و مذاکره با رهبری به آقای علیاکبر ولایتی رسیدیم که بهنظر من انتصاب مناسبی است.
جایی که ولایتی را خوب شناختم در مذاکرات قطعنامه بود
رفسنجانی با بیان "آقای ولایتی را در مجلس و دولت آقای موسوی و... میشناختم، ولی جایی که وی را خوب شناختم در مذاکرات قطعنامه جنگ بود"، گفت: کار مذاکرات قطعنامه جنگ خیلی کار سختی بود و حتی از مذاکراتی که امروز آقای روحانی و ظریف انجام میدهند، مهمتر بود. زیرا عدهای از نیروهای رزمنده و خانوادههای شهدا و خیلیهای دیگر ایستاده بودند، ولی آنچه ما فهمیدیم این بود که جنگ به جایی نمیرسد و آمریکاییها نیز از پایداری عراق مأیوس شده بودند و چراغ سبز داده بودند و برای استفاده از هر نوع سلاح شیمیایی چراغ سبز دادند.
وی با بیان اینکه آمریکاییها از سلاحهای شیمیایی در شلمچه و حلبچه و... استفاده کردند، گفت: آن سلاحهای شیمیایی را در هرجا میتوانستند بیندازند. زیرا موشکهای آنها این توانایی را داشت، مثلاً میتوانستند آن موشکها را در کرمانشاه و یا شهرهای دیگر بیندازند و ما نیز اهل انتقامگیری نبودیم، زیرا ما با مردم عراق خصومت نداشتیم.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه آمریکاییها در خلیج فارس و جنوب کشور ایستاده بودند، تصریح کرد: آمریکاییها کشتی ما را غرق کردند، هواپیماهای ما را زدند و هلیکوپترهای ما را منهدم کردند و... که نشان میداد عملاً وارد جنگ شدند. بنابراین در نظر ما چنین شرایطی ادامه جنگ عاقلانه نبود و کار دشوار بود. بنابراین باید از این وضعیت عبور میکردیم.
وی با بیان "در آن زمان با آقای رضایی در حلبچه مذاکره کردیم"، اظهار داشت: ایشان بهحق نیازها را گفتند که اگر بتوانید نیازها را بدهید، ولی ما پولش را نداشتیم و به ما سلاح نمیفروختند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت با بیان "قطعنامه علیه ما صادر شده بود و با هنرمندی تیم مذاکره کننده قطعنامه بهنفع ما شد"، تصریح کرد: جنگ عراق علیه ما حساب شد و خسارتها به پای عراق نوشته شد و ما پیروز جنگ شدیم. در صورتی که ما در سازمان ملل طرفداری نداشتیم و اکثراً عمله آمریکا بودند و با ما مخالف بودند، ولی با تدبیر توانستیم قطعنامه را بهنفع خود تمام کنیم.
هاشمی رفسنجانی افزود: صدام در این شرایط گیر افتاده بود و دست و پا میزد که از قطعنامه بیرون برود. ولی بالاخره توانستیم با پایمردی تیم مذاکره و رهبری آقای ولایتی از این مرحله عبور کنیم.
ظریف دستپرورده روحانی است/ تدابیر رهبری خیال تیم مذاکرهکننده را راحت کرد
وی با بیان اینکه مذاکره قطعنامه شبیه آنچه است که امروز در ژنو اتفاق افتاد، گفت: انصافاً آقای ظریف که دستپرورده آقای روحانی بودند، بهخوبی توانستند مذاکرات را هدایت کنند.
هاشمی ادامه داد: در آن زمان مسائل داخلی را میدیدید که هرروز حرفهایی میزدند و اگر دستور رهبری و فرمانشان مبنی بر اینکه از تیم مذاکره کننده حمایت میکنیم، نبود، اینها را دچار لکنت زبان میکرد. بنابراین پشتشان را رهبری محکم و خیالشان را راحت کرد.
همچنین بعد از مذاکره نیز وقتی جواب آقا به نامه روحانی را دیدیم، همان تدبیر را اینجا دیدیم. زیرا اگر ولش میکردند، اما و اگرهایی بود ولی آقا با جملهای که تشکر کردند مسئله را ختم کردند که این بسیار کار مهمی است.
بهگفته هاشمی رفسنجانی، "از شئون رهبری این است که در لحظه حساس به داد مردم و مسئولان برسند و ما از گردنههای سخت عبور کنیم. این مذاکره اینقدر سخت بود که آمریکاییها برای عرض تسلیت به رژیم صهیونیستی میروند".
وی با بیان اینکه آنجا درمورد حق غنیسازی نوشته نشده است، تصریح کرد: زیرا در انپیتی چنین حکمی نیست، اما بهطور طبیعی هرکسی حق دارد از صنعت صلحجویانه هستهای استفاده کند، باید غنیسازی کند، ولی آنها ابا دارند. البته من میدانستم چرا آنها از این مسئله ابا دارند، زیرا میخواستند چیزی را داشته باشند.
هاشمی رفسنجانی با بیان "اگر آنها میگفتند حق با شماست، بقیه کشورها نیز میگفتند حق ما هم هست"، تصریح کرد: ما الآن کارهایی را که قبلاً انجام میدادیم، نیز انجام میدهیم و فقط توقف غنیسازی 20 درصد را پذیرفتیم، البته فعلاً نیز نیازی به غنیسازی 20 درصد نداشتیم و برای زمانهای دور نیاز داشتیم.
وی با تأکید بر اینکه همه مراکز هستهای اصفهان، نطنز، راکتور و مرکز در حال ساخت اراک هیچکدام تعطیل نمیشوند، گفت: بههرحال کاری که تیم مذاکره کننده انجام داد بسیار کار بزرگی بود که باید از آقای روحانی و رفقایشان که ما را از مخصمه نجات دادند و مردم احساس راحتی میکنند، تشکر کرد. البته این مسئله تا قرارداد نهایی طول میکشد ولی ما باید حتماً به موارد آن پایبند باشیم. ارتباطات سیاسی انجام میشود، ولی 6 ماه آینده تکمیل خواهد شد.
راهاندازی دفتر بررسی مسائل مذهبی مجمع تحقیقات استراتژیک در قم
رئیس مرکز تحقیقات و استراتژیک با بیان "در دوره آقای ولایتی تصمیم جدیدی داریم"، اظهار داشت: میخواهیم یک دفتر را در قم تأسیس کنیم که مسائل استراتژی دینی و مذهبی را آنجا بررسی کنند. البته بررسی فتواها نیست، زیرا آنها را مراجع انجام میدهند، ولی تحلیلهای اساسی در مسائل بنیادی از جمله مسائل حکومتی، نظامی، ارتباط با خارجیها، جنگ و صلح و خانوادهها که به تحقیقات استراتژیک نیاز دارند، از آنجا کار را آغاز میکنند.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه آقای ولایتی اهل تحقیق و کار دستهجمعی است، اظهار داشت: الأن کارهای زیادی که محصول خودشان و تیم همراه وی است، منتشر شده است.
وی با اشاره به پژوهشگاه مرکز تحقیقات استراتژیک گفت: این پژوهشگاه در قم برای تربیت نیروهای باتجربه و باصلابت است که بتوانند دانش خود را به جامعه عرضه کنند.
هاشمی در پایان خاطرنشان کرد: بعضی موارد هست که ما بیش از 100 هزار سال است که به آن عادت کردیم که باید در مورد آنها تجدید نظر شود و در این زمینه نیاز است که بررسی کنیم.
انتهای پیام/*
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:18 صبح ] [ امیر ]
ژورنـال مـدل های کاپـشن و بلـوز شلوار برای خانـمها
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:15 صبح ] [ امیر ]
قضیـه من و دل کنـدن از کفـشهای قدیـمی ام
قضیـه من و دل کنـدن از کفـشهای قدیـمی ام ...
دلبسته ی کفشهایم بودم. کفش هایی که یادگار سال های نوجوانی ام بودند
دلم نمی آمد دورشان بیندازم
هنوز همان ها را می پوشیدم
اما کفش ها تنگ بودند و پایم را می زدند
قدم از قدم اگر بر می داشتم زخمی تازه نصیبم می شد
سعی می کردم کمتر راه بروم زیرا که رفتن دردناک بود
می نشستم و زانوهایم را بغل می گرفتم
و می گفتم: چقدر همه چیز دردناک است
چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنیایم
می نشستم و می گفتم: زندگیم بوی ملالت می دهد و تکرار
می نشستم و می گفتم: خوشبختی تنها یک دروغ قدیمی است
می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم
قدم از قدم بر نمیداشتم و فقط می گفتم و می گفتم
پارسایی از کنارم رد شد
عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت
مرا که دید لبخندی زد و گفت: خوشبختی دروغ نیست
اما شاید تو خوشبخت نشوی زیرا خوشبختی خطر کردن است
و زیباترین خطر؛ از دست دادن ...
تا تو به این کفش های تنگ آویخته ای؛ برایت دنیا کوچک است و زندگی ملال آور
جرات کن و کفش تازه به پا کن.
شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده ای
رو به پارسا کردم، پوزخندی زدم و گفتم
اگر راست می گویی پس خودت چرا کفش تازه به پا نمی کنی تا پا برهنه نباشی؟
پارسا فروتنانه خندید و پاسخ داد: من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بود
که هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود و پس هر بار دانستم که قدری بزرگتر شده ام
هزاران جاده را پیمودم و هزارها پای افزار را دور انداختم
تا فهمیدم بزرگ شدن بهایی دارد که باید آن را پرداخت
حالا دیگر هیچ کفشی اندازه ی من نیست
وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست
سر تا پای خودم را که خلاصه میکنم، میشوم قد یک کف دست خاک
که ممکن بود یک تکه آجر باشد توی دیوار یک خانه
یا یک قلوه سنگ روی شانه یک کوه
یا مشتی سنگریزه، تهته اقیانوس؛
یا حتی خاک یک گلدان باشد؛ خاک همین گلدان پشت پنجره
یک کف دست خاک ممکن است هیچ وقت
هیچ اسمی نداشته باشد و تا همیشه، خاک باقی بماند، فقط خاک
اما حالا یک کف دست خاک وجود دارد که خدا به او اجازه داده نفس بکشد
ببیند، بشنود، بفهمد و جان داشته باشد.
یک مشت خاک که اجازه دارد عاشق بشود،
انتخاب کند، عوض بشود، تغییر کند ...
وای، خدای بزرگ! من چقدر خوشبختم
من همان خاک انتخاب شده هستم
همان خاکی که با بقیه خاکها فرق میکند
من آن خاکی هستم که خدا از نفسش در آن دمیده
من آن خاک قیمتیام
که می خواهم تغییر کنم؛ انتخاب کنم
وای بر من اگر همین طور خاک باقی بمانم
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم.
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
برگرفته از روزنه
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 9:13 صبح ] [ امیر ]